سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهیدان

 

بسم رب الشهدا والصدقین

زندگینامه سردار رشید اسلام شهید  سردارسرتیپ پاسدار حاج رضا قائمی

 حاج رضا فرزند ابوالفضل درسال 1329در خانواده متدین ومذهبی درشهرستان ساوه  دیده به جهان گشود .

وی به همراه خانواده درسن چهار سالگی به تهران آمدند ودرمنطقه جنوب تهران درمحله جوادیه ساکن گردیدند ومدت کوتاهی نگذشته بوددرسن شش سالگی که پدربزرگوارشان را از دست دادند ومشکلات یک خانواده چهارنفری به دوش ایشان  افتاد وباهمان سن کم توسط یکی ازاقوام نزدیک  خود وارد بازارکار شدند ودردوره نوجوانی با وجود سختیهایی که پیش رویش بود صبح ها کار وشبها درس می خواندند ایشان دررابطه با فعالیتهای فرهنگی تشکیل هیئت نوجوانان وهمچنین درمورد احکام اسلام و اجرای رساله وفرمانهای امام(ره) از هیچ تلاشی فروگذارنبود وهمین طور که روحشان صیقل پیدا میکرد با پرورش جسم خود با کوه نوردی وسختیهای دنیوی خوگرفته وموفق به گرفتن دیپلم سنگ نوردی وبا انتخابشان به عنوان مربی فدراسیون توانست دریچه جدیدی درزندگی خود باز کند وباتشکیل کاروانهای کوهنوردی وکلاسهای ارشادی در بالای کوه درکنار سرهنگ حاتمی مبارزات خودرا آغاز نماید وازطرف دیگر به خاطر امین بودنشان   درحجره حاج آقا سلطانی دربازار به عنوان حسابدار ودرواقع مسئول همه کارهای ایشان شد  تا جائی که حتی حاج آقا سلطانی دوباب مغازهایش رادرمحله جمهوری به اسم ایشان نمود که حاج رضاقائمی بعد از پیروزی انقلاب آنهارابه ایشان برگرداند, حاج رضا قائمی دربازاربا آقای لاجوردی آشنا ودرآن مرکز تجاری ؛مردمی مبارزات سیاسی آشکار خودرا آغاز نمود واعلامیه های امام (ره) را به وسیله بارنامه های شهرستانها به تمام نقاط کشور ارسال می نمود وبا آشنائی با حاج داود کریمی وشهید محمدمنتظری وشرکت درجلسات تکان دهنده نظام ستمشاهی ضربه محکمی به آن رژیم واردکرد بالاخره با سفارشهای شهید بزرگوار چمران جهت دوره های پارتیزانی وجنگهای خیابانی  واردمبارزات مسلحانه شدند در سال 52توسط ساواک با   دردست داشتن اعلامیه های برعلیه رژیم صهیونیستی اسرائیل وشاه خائن دستگیر شدند که خانواده وبرادرشان به طور اتفاقی ازموضوع مطلع وشروع به جمع آوری اعلامیه ها ورساله های امام (ره) وعکسها نمودند که خوشبختانه با بازرسی ساواک از منزل حاج رضاقائمی چیزی پیدا نشد وبا شکنجهاایشان را مورد آزارواذیت قراردادند ولی کوه آنچنان جسم ایشان را محکم نموده وتقوا روحش راآنچنان آرایش کرده بود که  دردهارا احساس نمی کرد وساواک نتوانست اطلاعاتی از ایشان بدست آورد وسرانجام با اخراج ایشان ازدانشگاه موضوع خاتمه واز زندان آزاد شد وچون تحت نظر بود از آن محله به نازی آباد نقل مکان نمودند ومبازات نهایی وجلسات مهم دربالای ارتفاعات دوراز چشم ساواک انجام می گرفت تااینکه نهال کاشته شده جمهوری اسلامی  بارورشده وبه پیروزی رسید ودرلحظات واپسین ورود امام (ره)محافظت   ایشان از فرودگاه تا بهشت زهرا(س) را بعهده گرفت وبه دستورامام (ره) محافظت از کل دستگاههای مالی تهران ازجمله وزارت اقتصاد ودارائی , وکاخهای شاه خائن وپادگانهاوتحویل گرفتن سلاحها از دست مردم واسکان وتشکیل نیروهای مردمی جهت حفاظت ازاموال بیت المال   ودوباره به دستورامام (ره) وزیر نظر چهره های بنام   آن زمان ازجمله رهبرانقلاب حضرت آیت الله خامنه ای و آیت الله مهدوی کنی؛ آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ آیت الله ری شهری شروع به شناسائی گروهکهای منافقین ومخالفین نظام مقدس جمهوری اسلامی ودرنهایت با تشکیل کمیته مرکزی 13 آبان نازی آباد توسط شهید بزرگوار صنیع خانی وایشان بصورت جدی مبارزات خود علیه حزب توده ومنافقین آغاز نموده وتعدادی ازآنهارا به هلاکت رساندند ودرهمین حال وهوا بود که دستور تشکیل سپاه پاسداران ازسوی مقامات صادر ولازم الاجرا گردید وسپاه منطقه 10تهران به فرماندهی سردارگمنام اسلام شهیدحاج داودکریمی وقائم مقامی حاج رضاقائمی شروع به کار کرد ودرآبان 58به سمت هماهنگی استانهاوتشکیل سپاه دراستانهاوشهرها ازجمله کردستان خمین چهارمحال بختیاری مرکزی وقروه وسنندج و دیگر مسئولیتهای ایشان فرماندهی سپاه قروهوهماهنگ کننده عملیات در کرمانشاه ومنطقه غرب ودوباره درتاریخ آذر59جهت تغییرات وانسجام دوباره وتشکیل شورای فرماندهی سپاه وکمک به محرومین(جهادسازندگی)وهماهنگی بین فرمانداریهای شهرهاوسپاه را انجام دادندکه حکم آن توسط برادران مرتضی رضائی وشهید بزرگوار کلاهدوزبه استانهای تهران مرکزی سمنان زنجان ایلام کرمانشاه همدان کردستان ولرستان وبندرعباس اعزام شدندودر تاریخ خرداد60مسولیت کمک به زلزله زدگان کرمان رابهده گرفتندوبعد آن فرماندهی سپاه دورودبه ایشان محول گردیدودرتاریخ شهریور60طی حکمی ازطرف حاج داود کریمی به عنوان فرمانده سپاه پاسداران درمجلس شورای اسلامی و تشکیل مقرهای حفاظتی رده یک مقرامام (ره) ؛ریاست جمهوری ؛مجلس ونیروهای جدید آموزش دیده انجام داد وطراحی وسازماندهی گشت ثارالله تهران رابنیان نهادودرتاریخ مرداد61طی حکمی توسط برادر محسن رضائی واز طرف برادر شمخانی به سمت قائم مقام وعضوشورای مسئولین سپاه منطقه 10تهران منصوب شدند ودرتاریخ بهمن61 دروزارت تعاون سپاه درکنار سردارحاج رضاخانی وهمکاری سردار آبرومند وسردارجان محمدوسردارشهید صنیع خانی مسئولیت تدارکات جنگ ازجمله ساماندهی نیروهاخرید سلاح وادوات جنگی وخودروئی وقایقهای تندرورا بعهده گرفتندوبه عنوان مشاور وبرنامه ریز فرماندهی سپاه درمناطق جنگی  انجام وظیفه نمودند که هماهنگیهای لازم درعملیاتهارا با شهید بزرگوار سردار سرلشگر صیاد شیرازی درارتش داشتند ودرهمان سالها به عنوان فرمانده قرارگاه کربلا وهماهنگ کننده مجتمع شهید سلطانی درکنار شهید بزرگوار سردارسرتیپ پاسدارحاج سیدمحمد صنیع خانی مسئول حمل 3000دستگاه قایق درخفای کامل در اروند شدند ودرعملیات بدر وخیبر مجروح شیمائی شده وباشرکت درعملیات شلمچه برای باردوم مجروح شیمایی گردیده ودرمرداد64به وزارت بارگانی منتقل وطی حکمی به عنوان رئیس هیئت مدیره شرکت کوشک منصوب شدند وبعد از عملیات مرصاد به عنوان فرماندهی پشتیبانی قرارگاه خاتم الانبیاء وانجام امورات دانشگاه امام حسین(ع) درکنار سردار بزرگوار امیری منصوب شدند هنگامی که  امام (ره) به ملکوت اعلی پیوست  درکنار شهید صنیع خانی تاپای جان جهت ساخت وساز مرقد مطهر امام(ره) جانفشانیها کردند ؛دوباره آرام ننشست وبا دعوت سردار بزرگوار حاج اصغر داورزنی و  سردار بزرگوار  ایزدی فرماندهی کل نیرزمینی سپاه وحکم برادرحاج محسن رضائی درتاریخ آذر68به عنوان فرماندهی قرارگاه پشتیبانی نیروی زمینی سپاه ساخت پادگان شهید صفوی را شروع ویادگاری از خود بجای گذاشت وبابازدید وتقدیرو تشکر رهبر کبیر انقلاب آیت الله خامنه ای روبرو شدندودرهمان مسئولیت درتاریخ مرداد69به منظور حفاظت وهمراهی امورآزادگان بهاستان باختران رفتند دوباره برای ماموریتی جدید نزد فرماندهی سپاه برادر دکترحاج محسن رضائی خوانده شد و بنابه پیشنهاد سردار افشارفرماندهی محترم نیروی مقاومت بسیج  فرماندهی سپاه شرق تهران (مالک اشتر) رابعهده گرفت و دوباره وارد بازارتهران شده ودر کنارآنها سپاه اصناف راتشکیل دادند طراحی و فرماندهی گردانهای عاشورا؛ طرح واکسیناسیون فلج اطفال زحمات زیادی رامتحمل شدند وبا جلسات مکررتاپاسی ازشب درجهت همبستگی مابین ائمه جماعات مساجد وبسیج پایگاههاتلاش بسیاری نموده وختی به ادامه تحصیلات نظامی همت گماشت تااینکه بیماریهای ناشی ازمجروحیت وجانبازی شیمیایی  دیگربه ایشان اجازه خدمت ندادواجبارا" در بیمارستان بقیه الله بستری شدوبه علت سرطان ریه  وخرد شدن مهرههای کمروازکار افتادن پاها  یک سال عمرش را بروی تخت بیمارستان گذراندولی باوجود تمام این مشقتهاوسختیها بازدست از تلاش برنداشته وبا پیمانی که با ولایت فقیه ورهبری بسته بود به مشاوره دادن به فرماندهان لشگری پرداخت تا اینکه پس از وداع با حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در 23ماه مبارک رمضان جام شهادت رانوشید و به لقاء الله پیوست .روح شاد؛ یادش گرامی باد

شرکت در عملیاتها به صورت مستقیم :درگیری دورودوسنندج مرداد59پدافندارتفاعات ایلام سه ماه شروع جنگ,فتح والمبین60 بیت المقدس 61 جبهه خونین شهر61خیبر63حدود4ماه بدرحدود9ماه قبل وبعد64کربلای 4و5 از شروع تا پایان مرثاد15روز شلمچه حدود یک ماه جهت پشتیبانی عملیات وتقریبا" باوضعیت جغرافیائی ومردم مناطق غربی وجنوب مرکزی وجنوب شرقی وآذربایجان اشنائی وبا انها بوده اند.

 


ارسال شده در توسط علی